یه داستان کوتاه:دارکوب
غم انگیز ترین صحنه ای که در عمرم دیدم دارکوبی بود که بر درخت پلاستیکی نوک می زد.
دارکوب نگاهی به من کرد گفت:((دوست من ودرخت هم درخت های قدیم!!!!!!!!))
غم انگیز ترین صحنه ای که در عمرم دیدم دارکوبی بود که بر درخت پلاستیکی نوک می زد.
دارکوب نگاهی به من کرد گفت:((دوست من ودرخت هم درخت های قدیم!!!!!!!!))